تک فرزندی، خوب یا بد؟
به گزارش آریا بلاگ، زندگی امروز /پیش از این، خانواده ها به طور معمول تعداد زیادی فرزند داشتند. به طوری که هر کس حداقل 3- 4 خواهر و برادر داشت و در مواردی حتی خیلی بیشتر. اما رفته رفته، خانواده ها ترجیح می دهند فرزندان کم تری داشته باشند. در واقع به نظر می رسد این تغییر اجتناب ناپذیر باشد.
به گزارش زندگی امروز به نقل ازنی نی سایت بسکمک از خانواده ها، پدر ساعات زیادی از روز را بیرون از خانه می گذراند و مادر هم، یا خود شاغل است، یا مشغولیتی چون درس دارد. به علاوه در دوران گذشته، معمولا خانواده ها دور هم زندگی می کردند، مادربزرگ و پدربزرگ و خاله و دایی و ... بنابراین همیشه بزرگ تری برای مراقبت از بچه ها بود و لازم نبود پدر و مادر خودشان، تمام مسئولیت های مراقبت از فرزند را بر عهده بگیرند. در آن شرایط، آن ها از کمک و حمایت دیگران برخوردار بودند اما در زندگی امروز، والدین دست تنها باید فرزند خود را بزرگ کنند.
تک فرزندی، خوب یا بد؟
علاوه بر این، هزینه های زندگی امروز خیلی بیشتر شده است. امکانات فراوانی به بازار آمده و بچه ها را نمی توان با یک توپ پلاستیکی یا عروسک پارچه ای قانع کرد. کتاب ها، رایانه ها، اینترنت، بازی های رایانه ای، ایکس باکس، انواع و اقسام کلاس های آموزشی و ..... همه و همه هزینه هنگفتی دارند. همچنین حساسیت خانواده ها در مورد شیوه تربیت فرزندان بالاتر رفته است. خانواده ها حالا کم تر اجازه می دهند فرزندشان وقتش را به بازی در کوچه ها بگذراند و اهمیت بیشتری به مراحل رشدی او می دهند.
حرف ها و باورهای عمومی
بسکمک می گویند بچه هایی که خواهر و برادری در خانه ندارند، دچار مسائل رفتاری می شوند. آن ها همیشه تنها هستند و افسرده اند. هیچکس را ندارند که با او بازی و درددل کنند و در آینده هم همیشه تنها خواهند ماند. حتی بسکمک به نوه ها هم فکر می کنند که ممکن است دیگر خاله و دایی و عمه و عمویی نداشته باشند. اما این حرف ها چه قدر درست هستند؟ واقعا تک فرزندها سالم بار نمی آیند؟ در اطرافتان خانواده یا فردی را می شناسید که تجربه تک فرزندی داشته باشد؟ به نظرتان با بقیه فرق دارد؟
مهارت های اجتماعی
در واقع یکی از نگرانی های مهم در مورد بچه ها تک فرزند این است که آن ها چه طور مهارت های اجتماعی لازم برای زندگی را می آموزند و چه طور هوش هیجانی خود را پرورش می دهند. آ ن ها، همبازی در خانه ندارند. با کسی دعوایشان نمی شود. اسباب بازی ها، شیرینی ها و هدیه ها را مجبور نیستند با کسی قسمت کنند. کسی وسایلشان را بی اجازه برنمی دارد و موقعیتی پیش نمی آید که مجبور شوند برای حفظ حریم خود یا دفاع از حرف خود، دعوا کنند. همچنین، کسی نیست که با او بر سر جلب توجه والدین رقابت کنند و خلاصه، بسکمک از تجربیاتی را که بچه ها با خواهر و برادرهای خود دارند، نخواهند داشت. همین امر می تواند باعث شود که مهارت های اجتماعی آن ها به خوبی رشد پیدا نکند. وقتی مطالعه ای بر روی بچه ها 5 ساله نشان داد که تک فرزندها در مقایسه با بچه هایی که خواهر و برادر دارند، مهارت های اجتماعی ضعیف تری دارند، این نگرانی ها بیشتر شد. اما بعد، محققین نشان دادند که بعد از ورود به مدرسه، این تفاوت از بین می رود و بچه های تک فرزند خیلی زود در مهارت های اجتماعی، به بقیه می رسند و دیگر تفاوتی با آن ها ندارند. بنابراین می توان گفت مهارت های اجتماعی، در حقیقت فرایندی است که داشتن خواهر و برادر فقط باعث تسریع این فرایند می شود.
خودتان این فرایند را تسریع کنید
اگر نمی خواهید در همین حد هم فرزندتان منتظر مهارت های اجتماعی بماند، بهتر است دوستان و اقوامی در اطراف خود داشته باشید که فرزندان هم سن فرزند شما دارند. با خانواده های دارای فرزند، بیشتر رفت و آمد کنید و به فرزندان اجازه بدهید تجربیاتی را که معمولا بچه ها با خواهر و برادرهایشان دارند، با فرزندان دوستان و آشنایان مورد اطمینان شما، تجربه کند. مهد کودک و فضای بازی پارک ها هم موقعیتی مناسب برای یادگیری این مهارت ها خواهد بود. سعی کنید او را هدایت کنید تا ارتباطات بهتری داشته باشد. بی جهت از او حمایت نکنید و بگذارید یاد بگیرد مسائلش را با دیگران به بهترین نحو حل نماید. در مورد مسائل در ارتباط با آدم ها با او صحبت کنید و به او یاد بدهید در مورد خواسته ها و احساساتش حرف بزند و از جمله ها و کلمات برای برقراری ارتباط خوب و موثر با دیگران استفاده کند. خودتان هم همین کار را انجام بدهید و در مورد احساسات و تجربه هایتان در ارتباط با دیگران در خانه حرف بزنید.
زودتر بزرگ شدن
یکی از مسائلی که در ارتباط با تک فرزندها نام می شود، این است که تک فرزندها، همیشه در خانه ای هستند که با دو بزرگسال به سر می برند. بنابراین، همیشه با مسائلی روبرو هستند که به بزرگ ترها مربوط است. همین امر باعث می شود که زودتر بزرگ شوند و زودتر به بلوغ فکری برسند. آن ها معمولا مهارت های رفتاری و کلامی بالایی دارند، با بزرگ ترها خوب رابطه برقرار می کنند، در حدی که تعجب و تحسین همه را برمی انگیزند و در آینده هم زودتر وارد بازار کار و کسب درآمد می شوند و از پس مسائل مربوط به دوران بزرگسالی به خوبی برمی آیند.
همه این ها اتفاقات خوبی است، اما مراقب باشید که فرزندتان از تجربیات کودکی مربوط به سن و سالی که در آن قرار گرفته است محروم نشود. او باید دوران رشد طبیعی خود را طی کند تا در آینده دچار مشکل نشود. بنابراین، او را درگیر مسائل خود نکنید. حواستان به سنش باشد و متناسب با سن او هم برنامه هایی در خانواده داشته باشید. او را تنها همدم خود قرار ندهید که همه مسائل را با او در میان بگذارید و نگذارید از سنین پایین درگیر مسائل دوران بزرگسالی شود. این که همه مسائل را به او بگویید، در سنین پایین، ممکن است باعث احساس اضطراب در او شود. او می فهمد مشکل و ناراحتی وجود دارد که او نمی تواند آن را حل نماید. حتی ممکن است احساس گناه کند. استرس می تواند به او آسیب بزند. بنابراین، برای حرف های سنگین و استرس های روزمره، گوش دیگری پیدا کنید.
منبع: زندگی روز