قانون گرشام در سیاست!

به گزارش آریا بلاگ، عباس عبدی در اعتماد نوشت: یکی از دوستان رسانه ای مشهور که جزو اصلاح طلبان هم شناخته نمی گردد، چند روز پیش پیغام کوتاهی فرستاد و ضمن ابراز محبت درباره یادداشت هایم با بیان یک آرزو نوشت که: به امید غلبه عقلانیت در کشور بنده نیز ضمن تشکر پاسخ دادم که: لطف دارید. متاسفانه برخلاف همواره که امیدوار بودم، اکنون میان امید و ناامیدی پاندول وار در نوسانم. نمی دانم شما چرا کمتر حضور دارید؟

قانون گرشام در سیاست!

و در نهایت او پاسخ داد که: قانون گرشام می گوید پول بی ارزش پول با ارزش را از میدان خارج می نماید. در حوزه سیاست هم همین است. ظهور سیاست بازان فاقد اندیشه فضا را از اندیشه تهی نموده است. شخصا برای این در سیاست حضور دارم که بیاموزم کم مطلب برای یاد دریافت هست. امید دارم این خرابه زمینه ظهور سیاستمداران صاحب فکری باشد.

قانون گرشام روشن است. اگر مثلا یک سکه طلا با عیار 18، ارزش معینی را در مبادلات مالی داشته باشد، ولی حکومت ها به هر دلیلی عیار سکه مشابه و جدید را 14 نمایند، در عین حال ارزش آن ثابت بماند، در این صورت سکه های 18 عیار به سرعت از بازار حذف و سکه 14 عیار رایج می گردد، زیرا مقرون به صرفه است که سکه 18 عیار را دوباره ذوب کرد و هر ده سکه آن را به حدود 12 سکه جدید تبدیل نمایند. حالا در عرصه سیاست ایران شاهد چنین وضعی هستیم، به طوری که بعضا افرادی میدان دار هستند که گفتار و رفتارشان در ابتذال سابقه و نمونه نداشته است.

در حقیقت در حال تجربه یک سقوط کامل در سطح کنش و گفتار سیاسی هستیم به طوری که شنیدن بعضی نظرات و دیدن بعضی رفتار های این حوزه، مهوع و چندش آور است. در ابتدا به نظر می رسد که شاید شبکه های اجتماعی ریشه این شرایط هستند، ولی به گمانم این شبکه ها بیش از آنکه علت اصلی باشند، عامل تشدیدنماینده هستند. این فرآیند از سال 1384 شروع شد. زمانی که شبکه های اجتماعی وجود خارجی نداشتند یا خیلی محدود در دسترس بودند.

شاید پیش از آن، رسانه رسمی حدی از نظارت پذیری را داشت. هر کس و هر مقامی نمی توانست هر پرت و پلایی را بگوید. آوردن نیرو های حاشیه ای به بطن سیاست، فرهنگ و ذهنیتی مخدوش و مبتذلی را رواج داد که یا موجب خنده یا کینه و نفرت می شد. انگیزه کسب و بقای در قدرت به هر قیمتی این فرآیند را تقویت کرد. درآمد های کلان نفتی که بعضا سالانه سر به یکصد میلیارد دلار می زد، موجب شد که عوارض خطرناک این نوع ابتذال سیاسی چندان برجسته یا برای عموم دیده نگردد. نکته مهم ماجرا این بود که ادبیات مبتذل نیز از همین مقطع وارد سیاست شد.

دیگرانی که قبلا با این ادبیات بیگانه بودند، آنان نیز کمابیش به این ادبیات آلوده شدند. منافع و پیروزی های کوتاه مدت، آنان را از دیدن عوارض بلندمدت آن انحراف ناتوان کرد. اخلاقیات سیاسی چنان نزول کرد که کمتر کسی رغبت حضور در این میدان را می نماید. این شرایط فقط به فعالان رسمی سیاست محدود نشده است، بلکه به نوعی توانسته ویژگی های خود را نزد مخالفان سیاسی نیز بازتولید کند و کمابیش و به قول مرحوم مظفرالدین شاه، اکنون هم چیزمان به همه چیزمان می آید.

اکنون در فضای عمومی نیز، ابتذال خریدار دارد، حتی اگر ناخواسته باشد. می توانید امتحان کنید، یک متن انتقادی منطقی و خوب و آموزنده را بنویسید یا باز نشر کنید، سپس همان موضوع را در قالب یک متن بی ربط و دروغ همراه با یک توهین و بی ادبی بنویسید. خواهید دید که دومی بسیار بیشتر دیده خواهد شد، حتی اگر به ظاهر با آن مخالفت گردد. رواج و ارزشمند شدن دیپلماسی یا سیاست عمومی به معنای دیده شدن به هر قیمتی و روی آنتن بودن نتیجه ای جز ابتذال ندارد. دیگر مهم نیست که چه می گویی، مهم این است که دیده شوی.

می گویند حاتم طایی، چون به بخشندگی مشهور شد، برادرش نیز درد شهرت پیدا کرد، ولی به جای آنکه بخشندگی یا عمل نیک دیگری را پیشه کند، در آب زمزم ادرار کرد تا از این طریق مشهور گردد که شد! سیاست عمومی دقیقا همین است. شهرت و روی آنتن بودن به هر قیمتی، بر تامین خیر عمومی اولویت پیدا می نماید. سیاست در ایران اکنون به کنشی برای تامین و رسیدن به خیر عمومی تعریف نمی گردد. منافع شخصی و بالا رفتن از نردبان قدرت به هر قیمتی، حرف اول و آخر را می زند. یکی از عللی که در ایران گفت وگوی سیاسی نیز شکل نمی گیرد همین است که پایه مشترک معطوف به خیر عمومی وجود ندارد.

بنابراین رسیدن به تفاهم درباره مساله ای عمومی غیرممکن شده است، چون بازی قدرت صفر و یک تعریف می گردد. آیا امیدی نیست؟ یک سورکوی امید هست. قانون گرشام، در یک جا عمل نمی نماید. هنگامی که ارزش پول رایج آن قدر کم گردد که دیگر ارزش مبادلاتی نداشته باشد در نتیجه مردم به جایش از پول های خارجی یا پول باارزش استفاده خواهند کرد. آیا شرایط ما به درجه ای رسیده است که چنین باشد؟ نمی دانم. امیدوارم رسیده باشد یا هر چه زودتر برسیم.

منبع: فرارو
انتشار: 19 بهمن 1399 بروزرسانی: 19 بهمن 1399 گردآورنده: ariyablog.ir شناسه مطلب: 5689

به "قانون گرشام در سیاست!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "قانون گرشام در سیاست!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید